مرکز بهداشت شهرستان بیرجند
تغییر نگاه از درمان محور به سلامت محور
به گزارش روابط عمومی مرکز بهداشت شهرستان بیرجند
نظام سلامت افتخارات پرشماری از حماسه مهار کرونا تا بیمه همگانی، از احداث
2000 خانه بهداشت و مرکز جامع سلامت تا افزایش 10 درصدی شمار تخت
های بیمارستانی و از تاسیس صندوق بیماری های خاص تا رایگان شدن بستری بیماران سه
استان در پوشش نظام ارجاع تا خودکفایی در
تولید 99 درصد داروی مورد نیاز و از افزایش 43 درصدی تولید
کالاهای سلامت محور تا ارتقای 7 رتبه ای جایگاه ایران در نظام نوآوری
جهانی که با تکیه بر آنها نظام سلامت جمهوری اسلامی توانست گام هایی استوار در
مسیر «عدالت و تعالی سلامت» بردارد و به رغم تحریم های ظالمانه استکبار به جایگاه
سزاوار خود در منطقه و جهان برسد.
همه این دستاورد ها
به برکت خون های پاک شهدای مدافع سلامت ومجاهدت خالصانه پزشکان، پرستاران ،ماما
ها، مراقبین سلامت و بهورزان در جای جای
مملکت اسلامی مان ایران است.
بر همین اساس و با توجه به اهمیت مدیریت منابع بخش سلامت
کشور ضرورت پرداختن به امر بهداشت و پیشگیری ضرورت پیدا می نماید.
اساس کار بهداشت، "پیشگیری" است؛ امری به مراتب
سختتر از "درمان" که البته ثمراتش هم کمی دیرتر به بار مینشیند و در
این میان سلامت از همه مباحث بهداشتی مهمتر جلوه میکند، اما نگاه جامعه به گونه
ای است که همه به دنبال درمان هستند.
در حالی که درمان آخرین سنگر بهداشت محسوب می شود و همواره
پیشگری و سلامت باید در ابتدای راه باشند ولی در ایران و به خصوص استان اصفهان
انگار این سنگر پایانی است که در بحث بهداشت و درمان جدی تلقی می شود. هرچند تمام
سعی کارشناسان سلامت بر این بوده که نگاه را از درمان محوری به سلامت محوری تغییر
دهند، اما باید دید که آیا این تغییر نگاه در جامعه امکان پذیر هست.
کل بحث سلامت در کشور تبدیل شده به درمان
و این یک مشکل بسیار اساسی برای کشور محسوب می شود. در صورتی که بتوانیم کل نگرش
درمان محور را به سمت سلامت محور حرکت دهیم و اگر بتوانیم این موضوع را به سرانجام
برسانیم هم از نظر اقتصادی و هم از نظر اجتماعی برای جامعه مرقوم به صرفه فعالیت
کرده ایم.
اگر بتوانیم موضوع سلامت محور شدن
جامعه را جایگزین درمان محوری کنیم خانواده ها را نیز با بیمارستان کمتر درگیر می
کنیم . در واقع خانواده ها قبل از رسیدن به تخت بیمارستان می توانند به سلامت
فکرکنند.
بر همین اساس می بایست به موضوع شاخص
سلامت نسبت به شاخص درمان توجه ویژه ای داشت و سیاستگذاری های کلان به
این سمت معطوف گردد.
تشخیص درست، سلامت مادر و نوزاد و
سلامت در مدارس همگی موضوعاتی است که باید اتفاق بیفتد تا تغییر نگاه حاصل شود.
قابل قبول نیست که ایران را با دیگر کشورهای دنیا از نظر هزینه درمانی مقایسه کنیم
چون هزینه درمان در کشور ما پایین است.
در برنامه پنجم توسعه یکسری کارهای
اساسی در حوزه سلامت انجام شد و نگاه به درمان محوری در پایان این برنامه کمرنگ
شده و تغییر نگاه از همین برنامه شروع شده است. برای مثال مرگ و میر نوزادان از هر
یک هزار نفر در سال 90 از
7.9 به 6.7 درصد کاهش پیدا کرده این در حالی است که در سال 89 این رقم 8.4 درصد بوده است و این کاهش معنا داری را نشان می دهد.
همچنین در خصوص مرگ و میر نوزادان زیر یکسال در هر هزار نفر از 11.5به 9.5کاهش یافته است. این کاهش ها علاوه بر صرفه اقتصادی که هم
برای خانوار و هم برای جامعه ایجاد کرده توانسته شاخص توسعه را نیز افزایش دهد و
باید این شاخص های بسیار خوب را ادامه دهیم.
از آنجایی که طرح جامع سلامت موجب
شده تا پرداخت برای بحث سلامت در بیمارستان ها به خصوص بیمارستان های دولتی کاهش
چشمگیر پیدا کند، اجرای برنامه های اصلاح الگوی تغذیه و تحرک در جامعه همچنین ورزش
و تغذیه سالم هم مهم هستند که می توانند موجب افزایش توانمندی و کاهش هزینه های درمانی
شوند.
البته در این زمینه بحث فرهنگی هم
درگیر می شود. ما نباید فقط منتظر بمانیم که ارگان های درمانی وارد موضوع بهداشت
شوند بلکه رسانه ها و کلیه ارگان های فرهنگی و فرهنگ ساز نیز باید وارد گود شوند
تا این تغییر نگاه در جامعه ایجاد شود و مردم سلامت را قبل از درمان مهم تلقی
کنند.
طرح تحول سلامت
یکی از اساسیترین اقدامات دهههای گذشته بود و اولویت سلامت جزء موارد اصلی
اجرایی کشور قرار گرفت به نحوی که با اقدامات صورت گرفته در این طرح بیشتر مردم
ایران دغدغه درمان نخواهند داشت.
نگاه کلیتر به
مقوله سلامت یعنی سیستم بهداشت سلامت محور باشد نه درمان محور و این بدان
معنی است که سیستم بهداشتی باید به سمتی برود تا از بیمار شدن افراد پیشگیری کند
نه اینکه بعد از ابتلای افراد در صدد درمان آنها باشد .
اهمیت استقرار نظام ارجاع در نظام سلامت :
استقرار نظام
ارجاع منجر به بهبود روابط بین پزشکان عمومی و متخصص، بهبود کیفیت خدمات ،کاهش
زمان انتظار، و کاهش هزینه های میگردد.
نظام ارجاع فرآیندی است که در آن پزشک خانواده
به دلیل کمبود مهارت، دانش، دارو و تجهیزات خود، خدمات و ابزارهای تشخیصی و درمانی
بیشتر یا متفاوتی از سطوح تخصصی و بالاتر مطالبه می کند
در یک نظام ارجاع، مراکز ارائه دهنده
خدمات بهداشتی به سه سطح تقسیم می شوند. سطح اول مراکز بهداشتی-درمانی می باشند که
محل استقرار پزشک خانواده هستند. سطح دوم، مراکز تخصصی هستند که وظیفه ارائه خدمات
تخصصی به بیماران ارجاع شده از سطح اول را دارند.
سطح سوم، مراکز فوق تخصصی است که خدمات
فوق تخصصی را به بیماران ارجاع شده از سطح دوم ارائه می دهند .
بنابراین در سطح بندی خدمات، ارائه
خدمات در سطوح بالاتر به ارجاع بیماران از سوی پزشک خانواده منوط شده است .
بیمارستان دولتی، اولین سطح ارجاع با قلمرو
مسئولیت های مشخص است و ارائه خدمات تخصصی توسط پزشک متخصص در بیمارستان در صورتی تأمین خواهد
گردید که انجام آن به وسیله پزشک خانواده میسر نبوده و ضرورت واقعی برای ارائه
آنها وجود داشته باشد .
پس از استقرار نظام ارجاع، نتایج قابل توجهی در کشورهای پیشرفته به دست
آمده است. این نظام های ارجاع منجر به بهبود روابط بین پزشکان عمومی و متخصصان،
بهبود مستندسازی، کاهش زمان انتظار برای دریافت خدمات تخصصی، بهبود کیفیت خدمات
بهداشتی، ایمنی بیمار، مدیریت دانش بهترو کاهش هزینه های اداری شده است و از آنجا که ارجاعات کاغذی می تواند منجر به
تأخیر در مراجعه بیماران به دلیل اطلاعات ناقص یا مفقود شده بیماران گردد
بنابراین سیستم های ارجاع الکترونیکی
برای بهبود زمان انتظار و کارآیی با استاندارد سازی الکترونیکی اطلاعات و ارتباطات
در فرآیند ارجاع، طراحی شدند .
در کشور ما نیز با تصویب قانون بیمه همگانی در سال ،1374 زمزمه های اجرای
نظام ارجاع در کشور شنیده شد اما تا سال 1384 جنبه اجرایی پیدا نکرد. در سال
1384 در هنگام بررسی لایحه بودجه سال 1384 بود که نمایندگان با تصویب یک تبصره به همراه ردیف بودجه ای مستقل، دولت
را مؤظف کردند تا پایان سال تمام روستاییان را تحت پوشش بیمه خدمات درمانی قرار
دهد. تصویب ماده 91 در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و
بندهای ج و د ماده 32 و بند الف ماده 35 و بند ج ماده 38 برنامه پنجم نیز تأکیدی
بر استقرار بیمه سلامت با محوریت پزشک خانواده و نظام ارجاع هستند .
اگرچه در قوانین بالادستی ایران، دسترسی به خدمات تخصصی در سطوح بالاتر
از طریق سیستم ارجاع تأکید شده است ؛ اما بیماران اغلب از دریافت خدمات در مراکز
بهداشتی- درمانی چشم پوشی می کنند و جهت درمان مستقیماً به بیمارستان مراجعه می کنند
در حالی که این بیماری ها به راحتی در مراکز بهداشتی- درمانی قابل درمان است . این دور زدن مراکز بهداشتی- درمانی منجر به استفاده
بیش از حد از مراکز تخصصی در سطوح بالاتر نسبت به مراکز بهداشتی در سطوح پایین تر
ارائه خدمات می گردد و در نتیجه منابع مالی سلامت در سطوح بالاتر بیشتر از مراکز
بهداشتی هزینه می شود. عدم شکل گیری مناسب نظام ارجاع به عنوان یکی از مهمترین
نقاط ضعف مراقبت های بهداشتی اولیه در ایران است. با وجود اینکه بیش از یک دهه اجرای برنامه پزشک خانواده در روستاها
و شهرهای زیر 20000 نفر جمعیت، هنوز نتایج قابل قبولی حاصل نشده است ، که لازم است
با اطلاع رسانی صحیح به مردم و دست اندرکاران اجرای برنامه گام های اساسی ویژه ای
در این زمینه برداشته شود.
نظر دهید